در اندیشه ای بود.اندیشه ای نامد تا بخشکاند اندیشه های پوسیده ام را و تهدیدی دگر ریزد که ای خفتگان در آب .در اندیشه های کور به پاخیزید بر خفتگان، آب بپاشید که یک روز گذشت.
و تو در گردباد زمان چرا خفته ای؟
اندیشه ,ای ,های ,آب ,گذشت ,روز ,اندیشه های ,در اندیشه ,اندیشه ای ,بپاشید که ,که یک
درباره این سایت